نان و شراب [Pane e Vino]. رمانی از اینیاتسیو سیلونه (سکوندو ترانکویلی ، 1900-1978)، نویسنده ایتالیایی، که در 1937 انتشار یافت. در این رمان، که سهم حسب حال سیلونه در آن بسیار زیاد است، او از انقلابی دلزدهای سخن میگوید که احساس میکرد در وجودش سربرمیآورد. در واقع، در گفتگوهای این کتاب بعضی از دلایل تصمیم نویسنده به ترک حزب کمونیست در 1930 دیده میشود. رمانی است به معنای آنچه استاندال رمان میپنداشت؛ یعنی آینهای که انسان را در طول راهی به گردش درمیآورد. سیلونه بازگشت غیرقانونی پیترواسپینای مهاجر را به ایتالیا ترسیم میکند که برای بهتر مخفی کردن خود به لباس کشیشی درآمده و نام دون پائولو را برای خود برگزیده است. پیترو، به علت بیماری، به زودی شهر رم را ترک میگوید و در همان لباس کشیشی به روستای کوچکی در ناحیه آبروتسی میآید تا مداوا شود. در آنجا در تماس با مردان خاک خود و دختر جوانی به نام کریستینا که میخواهد راهبه شود، درمییابد که اعتقادش به انقلاب به دلیل وفاداری به جوهر اخلاقی مسیحیت است؛ مسیحیتی که او همچنان از پذیرفتن اسطوره آن امتناع میورزد و .....